وای! این‌پیر خرابات هم از اهل ریاست

زهر در شیشه دهد جای می، این‌باده‌فروش

دیدمش دوش ز میخانه به مسجد بشتافت

دل صنم‌خانه ی اهریمن و سجاده به‌دوش!

 

بارق شفیعی