تک بیتی ها و دوبیتی های ناب ناب ناب
از آتش فراقت شرحی شنیده بودم
لیکن درون آتش خود را ندیده بودم (عارف طوطی همدانی)
***
آزادی اگر می طلبی غرقه به خون باید شد
***
ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم
آنقدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم (فرخی یزدی)
***
این زندگی غم زده، غیر از قفسی نیست
تنها نفسی هست ولی هم نفسی نیست
***
امشب به رسم عاشقی یادی ز باران می کنم
در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت می کنم
امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد
آیا تو هم یاد منی در این غم شب های درد
***
از برگ گل نازکتری از هر چه گویم بهتری
خوبان فراوان دیده ام اما تو چیز دیگری
***
من موی خود نه از آن می کنم سیاه
که باز نوجوان شوم نو کنم گناه
چون جامه ها به وقت مصیبت سیه کنند
من موی از مصیبت پیری کنم سیاه
***
عشق یعنی شب نشینی با خدا
گفتگو با ناله اما بی صدا
***
جانا دلم ز درد فراق تو کم نسوخت
آخر چه شد که هیچ دلت به دلم نسوخت (اوحدی مراغه ای)
***