تک بیتی ها و دوبیتی های ناب ناب ناب
در چنین عهدی که نزدیکان ز هم دوری کنند
یار غم بین که از من یک نفس هم دور نیست
***
گویا تو برون می روی از سینه وگرنه
جان دادن کس این همه دشوار نباشد
***
دل من در سبد عشق به نیل تو سپرد
نگهش دار به موسی شدنش می ارزد
***
جواب نامه ام از بس ز جانان دیر می آید
جوان گر می رود قاصد پیر می آید
***
دیدن روی تو را گریه نمی داد مجال
از پس پرده اشکم تو چه زیبا بودی
***
غریبی بس مرا دلگیر دارد
فلک بر گردنم زنجیر دارد
فلک، از گردنم زنجیر بردار
که غربت خاک دامن گیر دارد
***
بگذار عشق زمین گیر شود بعد برو
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو
تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند
صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو
***
به باد سست نهاد، اعتماد شاید کرد
به یار سست نهاد، اعتماد؟ ای فریاد...
***
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۸۸ ساعت 22:16 توسط زهرا
|