تک بیتی ها و دو بیتی های ناب ناب ناب
نصیحتی کنمت، هرگز از بلا مگریز
که از بلا به جهان امن تر پناهی نیست(قاآنی شیرازی)
***
روز وصل است بِکش تیغ و بکُش زار مرا
به شب هجر مکن باز گرفتار مرا(صالح جغتایی)
***
نمی دانستم این سان بی وفایی، ورنه از اول
حذر می کردم از تیر نگاه و چشم فتانت(ایرج دهقان)
***
خواهی نشود محتسب از مستیت آگاه
ای پخته، ز هم ساغری خام حذر کن(ظفر کرمانی)
***
مور هرگز به در قصر سلیمان نرود
تا که در خانه خود برگ و نوایی دارد(اعتصامی)
***
چو سکه ای که به هر جا رواست معتبرم
چرا به چشم تو بی اعتبار می آیم؟(حامد تبریزی)
***
موسی که درین خشک بیابان به عصایی
صد چشمه برون آرد از این خاره ما، کو؟(مولانا)
***
بر آتش من ریخته خاکستر ایام
دیگر ندهد کس خبر از بود و نبودم(سیمین بهبهانی)
***
گفتنی نیست که گویی، ز فراقت به چه حالم؟
حیف و صدحیف که دور از تو ندانی به چه روزم(رضی آرتیمانی)
***
با صبح بگویید که بی وقت مزن در
امشب شب وصلست، نگهدار نفس را(کمال خنجری)
***
می کنی تا ساز و برگ عیش، وقت رفتن است
می رود تا وا شود گل، وقت چیدن می شود(واعظ قزوینی)
***
ای خدا از ما گذشت، اما عنان خلق را
اینقدرها هم بدست هر چه بی ایمان مده(معینی کرمانشاهی)
***
گل که بی مهر و وفا بود، چرا بلبل زار
روز و شب بهر وصالش، ستم از خار کشید(رحیم فضلی)
***
آنانکه با خدنگ جفای تو خو کنند
تیری نخورده، تیر دگر آرزو کنند(جمشیدخان ترکستانی)
***
غمت را بود با دلها شکایتها ز موج خون
لبت از یک تبسم کرد دلها را تلافیها(حاجب شیرازی)
***
تا قیامت مژه بر هم نزنم، گر دانم
که امید نگهی روز جزا خواهد بود(رشدی)
***
جنون گزیده میان ستم کشان ما را
به هر کجا که رود می دهد به ما جا را (نظام وفا)
***
من عافیت طلب نِیَم ای بی وفا طبیب!
کاری بکن که درد دل من فزون شود(والهی قمی)
***
شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب
یاد پروانه هستی شده بر باد کنید(بهار)
***
عقلم ربود و هوش به یک غمزه آن صنم
ترسم که رخنه نیز در ارکان دین کند(کوثر همدانی)
***
لب فروبسته ام از شرم و زبان نگهم
پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز(ابوالحسن ورزی)
***
منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو
باشدم خرقه ای آن هم به خرابات گرو(هاتف اصفهانی)
***