تک بیتی ها و دو بیتی های ناب ناب ناب
شاهم، ولي به مُلك بلا با سپاه غم
مُلكم ببين و خيل سپاهم نگاه كن(مهدي سهيلي)
***
تا تواني سايه ي ديوار خود را بيش كن
تا نگردي سايه جوي، پاي ديوار كسي(پرتو بيضايي)
***
"بادا" مباد گشت و "مباد" به باد رفت
"آيا" ز ياد رفت و "چرا" در گلو شكست(قيصر امين پور)
***
ابر را چوب همين سادگي اش ويران كرد
من كه ويرانتر از اين ابر بهاري نشدم
***
اي شعر من بگو كه جدائي چه مي كند
كاري بكن كه در دل سنگش اثر كني
اي چنگ غم كه از تو به جز ناله بر نخاست
راهي بزن كه ناله از اين بيشتر كني(مشيري)
***
اي درد تو درمان من
چون مي روي بي من مرو
اي جانِ جان ، بي تن مرو
***
باز شوق يوسفم دامن گرفت
پير ما را بوي پيراهن گرفت
اي برادرها، خبر چون مي بريد؟
اين سفر آن گرگ يوسف را دريد(ه.ا.سايه)
***
به دور زندگي نوشم شراب از خون دل اما
اگر اين باده در ساغر نمي كردم چه مي كردم؟(مشفق كاشاني)
***
اي شپره پرپر مزن اندر حريم يار من
ترسم صداي شهپرت خواب است و بيدارش كند
***
هر سري به سينه اي تكيه كند وقت وداع
سر ما وقت وداع تكيه به ديوار كند
***
اي مرغ دل ز سينه چو پرواز مي كني
پاي غمي به خانه ي خود باز مي كني(علي اشتري)
***
اشك ابرم كاين چنين بر خاك ره غلتيده ام
واژگون بختم ز چشم آسمان افتاده ام
قطره اي بر خامه تقدير بودم رو سياه
به سپيديهاي اوراق زمان افتاده ام (سيمين بهبهاني)
***
زير بار عشق قامت راست كردن ساده نيست
موج ها باري گران بر دوش دريا مي كشند
***
آب يكجا مانده ام دريا كجاست؟
مُردم از بس زندگي تكرار شد
***
سيمرغ صفت، بال و پر خويش گشاييد
پرواز، رفيقان، به خدا كار مگس نيست
***
بر مشام خلق گل شو در گلستان جهان
ور نداني گشت گل، باري مشو خار كسي(پرتو بيضايي)
***
رنجيده ام از خيل دورويان دغل باز
انديشه اين جمع به جز حرص و هوس نيست
***
در قفس تا جلوه ي روي گلم آمد به ياد
سر فرو بردم ز حسرت زير بال خويشتن(پارساي تويسركاني)
***
چون همسفرعشق شدي مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فكر خطر باش
***
از شاه و گدا هر كه درين ميكده ره يافت
جز خون دل خويش به پيمانه ندارد
***
مي خواستم شعله شوم سركشي كنم
مرغي شدم به كنج قفس، خسته و اسير (فروغ فرخزاد)
***
رنج غناست آنچه نصيب توانگر است
طبع غني به مردم درويش مي رسد(اميري فيروز كوهي)
***